از نظریه ادراکات اعتباری علامه چه استفادهای می توان کرد؟
تاریخ انتشار: ۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۳۳۸۴۶
به گزارش خبرگزاری مهر، برنامه رادیویی سوفیا در هفتههای گذشته به موضوع کاربرد نظریه اعتباری علامه طباطبایی در مواجهه با مسائل اجتماع پرداخت.
در اولین قسمت از این برنامه، محمد اکوان، استاد فلسفه دانشگاه آزاد اسلامی در رابطه با اینکه نظریه ادراکات اعتباری از سوی علامه طباطبایی (ره) چه کاربردی دارد و چگونه میتوان عرصههای مختلف فرهنگی، دینی و… را توسط این نظریه سر و سامان داد گفت: برای ورود به تفکر فلسفی ایران معاصر، بدون توجه به آرا و اندیشههای علامه طباطبایی (ره) راهی سخت و دشوار در پیش خواهیم داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه در دوران زندگی علامه طباطبایی (ره) همه مسائل را تابعی از شرایط و اقتضائات زیستِ مکانی و زمانی میدانستند و این مسئله کم و بیش تا امروز هم ادامه یافته است، خاطرنشان کرد: علامه به معنایی میخواست پاسخی بنیادین به این رویه دهد و از این رو نظریه ادراکات اعتباری را مطرح کرده است. در حقیقت علامه قصد پایه گذاری بنیانی را داشت تا به صورت ریشهای به چنین موضوعاتی بپردازد ولی فرصتِ بسط این نظریه را نیافت. او ادراکات را به دو بخش حقیقی و اعتباری طبقه بندی نمود و نکته مهم، تقسیم بندیِ ادراکاتِ اعتباری به دو شقِ ثابت و متغیر است.
اکوان در ادامه به توضیح ادراکات اعتباری متغیر پرداخت و افزود: این گونه از ادراکات بنا بر نظریه علامه طباطبایی (ره) دارای ویژگیهای مبتنی بر ظرف مکان و زمان است که تابعی از نیازهای انسانی میباشد. یعنی نیاز بشر در دورههای مختلفِ زیستی، مکان و زمانِ مختلف، گوناگون و متغیر است و بدین منظور باید برنامه و مقرراتی ویژه در نظر داشته باشیم که در همه زمانها و مکانها و همه انسانها ثابت و یکنواخت نخواهد بود. از این رو علامه (ره) ادراکات اعتباری را مطرح نمود و تاکید بسیاری بر آن داشت.
نویسنده کتاب فلسفه و اخلاق نقد در بخشی دیگر از سخنان خود در رادیو گفتوگو با بیان اینکه نظریه ادراکات اعتباری با نظریه نسبیت دارای تفاوت است، ادامه داد: مسئله نسبیت در حوزه اخلاق، فرهنگ و اجتماع ورود نمیکند و برای تعامل در حوزه سیاسی و اجتماعی باید به مسائل مهم حیاتی انسان توجه نمائیم. یعنی موضوعاتی که به زندگی روزمره انسان مربوط است و در این حوزه میتوان با نگرشها و رویکردهای مختلف فکری وارد تعامل شد و در نهایت به امری مشخص و معین دست یافت را تعریف نمود و در نهایت نیاز انسان در زمینه فرهنگ، اجتماع و سیاست را پاسخ داد که افراد به صورت روزمره با آن مواجه هستند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه تغییرات در حکومت با توجه به تحولات زندگی انسان، لازم و ضروری است تا شرایط را برای رسیدن بشر به رستگاری دنیا و آخرت فراهم آورد، بیان کرد: در این مسیر اگر قوانین مانع از رسیدن انسان به آن سعادت و رستگاری گردد، قوانین مورد نظر با اهداف تشکیل حکومت منافات خواهد داشت و این مسائل نیز عمدتاً به مسائلِ مورد نیاز برای زیست انسانها و جامعه بشری ارتباط دارد.
وی همچنین تاکید کرد: قوانین فوق باید تابعی از زندگی باشد و باید دید که سعادت و رستگاری چگونه تعریف میشود ولی با این حال میبایست تعریفی درست و صحیح از نُرمِ خوشبختی ارائه دهیم.
احمدرضا یزدانی، دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی دیگر میهمان این برنامه رادیویی با بیان اینکه علامه طباطبایی (ره) دو تقسیم بندی از اعتباریات ارائه داده است، اظهار کرد: اعتبارات ثابتِ عمومی مربوط به مقولات پیش از اجتماع بوده و اعتباریات متغیر خصوصی به حوزه پس از اجتماع ارتباط دارد.
وی از این تقسیم بندی نتیجه گرفت: اعتباریات ثابت پیش از اجتماع، متوجهِ زندگی فردی انسان بوده و اعتباریات پس از اجتماع، مربوط به زندگی در جامعه میباشند و در این بین اصطلاحی از سوی علامه (ره) استفاده میشود که به اعتباریات ضروری اطلاق شده که در حوزه اعتباریات پس از اجتماع جای میگیرد و "حکومت" از آن جمله است.
صدق و کذبی که در حقایق وجود دارد، در اعتباریات یافت نمیشود
یزدانی با طرح این سوال که آیا میتوان اعتباریات جدیدی به جز آنچه تا کنون مورد شناسایی قرار دادهایم در اختیار گرفت یا خیر، گفت: از جهت مصادیق اعتباریات دگرگونیهایی از نظر علامه حاصل میشود.مثلاً در اعتبار پول و مبادله مصادیقی وجود دارد که امروز مصادیقی دیگر پیدا میکند و از طرفی اعتبار حکومت نیز در گذشته و حال، مصادیقی متفاوت داشته و دارد؛ اما آیا شرعا و عقلا مکلف هستیم شکل خاصی از حکومت را برای همه دورانها در نظر گیریم؟!از نظر علامه طباطبایی (ره) چنین مسئلهای عقلا ممکن نیست و با تحولات جامعه انسانی هیچ نسبتی ندارد؛ از طرفی باید دید در اعتباریات صدق و کذب داریم یا خیر؟!ً
وی با بیان اینکه صدق و کذبی که در حقایق وجود دارد، در اعتباریات یافت نمیشود، افزود: نحوِ خاصی از صدق و کذب در اعتباریات وجود دارد که میگوید اگر اعتباری ما را به هدفِ مورد نظر برساند، اعتبار صادق و صحیح خواهد بود و اگر یک اعتبار ما را به هدف و آرمان مورد نظر نرساند، کاذب و غلط خواهد بود. بنابراین در چنین نظریهای، فضای مناسبی برای پذیرش تغییر و تحول یافت میشود.
یزدانی با اشاره به مسئلهای که از دوران مشروطه مطرح بوده است، یادآوری کرد: این سوال همواره مورد نظر است که آیا ما به عنوان مسلمانِ شیعه، حق قانون گذاری داریم و یا مجاز به این کار نیستیم؟!از نظر نائینی برخی احکام ثابت و قسمی دیگر متغیر هستند و قانون گذاری در بابِ احکام متغیر به حکومت سپرده شده است و گاه به نظر میرسد که علامه طباطبایی (ره) نیز راه نائینی را پیش گرفتهاند و آقای مطهری نیز گاه بر همین مسیر حرکت کرده است.
وی ادامه داد: علامه (ره) و شهید مطهری اشاراتی دارند که ظاهراً میگوید اعتباریات متغیر در قوه تغییر واقع شده و اصلاً نمیتوان آن را ثابت در نظر گرفت؛ از این رو در بحث تحولات اجتماعی و چگونگی مواجهه با آن فضایی بسیار گسترده و فراخ پیدا میشود.
یزدانی با بیان اینکه در دوره معاصر خواه نا خواه اعتبارات جدیدی را خلق خواهیم کرد، گفت: ما نیز بسان گذشتگان اهدافی داریم که خواهان رسیدن به آنها و نیازمند اعتباریات هستیم.
وی با این تعریف که هدف نهایی رسیدن به سعادت دنیا و آخرت هست، ادامه داد: برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت ابتدا باید مقدماتی را احراز کنیم که خود، نیازمند اعتباراتِ دیگری است.
دانشیار پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به نامه امام خمینی (ره) به آقای قدیری گفت: در آن نامه اشاره شده بود که لازمه تفکرات شما بازگشت ما به دوران کوخ نشینی است؛ لذا علاوه بر دیدگاه علامه طباطبایی (ره) درباره اعتباریات، این مسئله در اندیشه دیگر بزرگان نیز دیده شده و این گونه نیست که تصور شود فقط یک تئوری در این زمینه وجود دارد.
دیدگاه امام خمینی (ره)
یزدانی با اشاره به نظر امام خمینی (ره) که معتقد بودند مصادیق برخی احکام در طول زمان دچار تحول میشود و مصداق جدید، احکامی جدید مییابد، اضافه کرد: علامه طباطبایی (ره) نیز در جلد سوم تفسیر المیزان همین مسئله را میفرماید که احکامِ موجود در شرع مقدس قرار است ما را به اهدافی برساند که از توحید شروع شده و به نظم و مصلحت اجتماعی نیز میرسد.لذا اگر حکمی از احکام اسلام ما را به هدف نرساند، در خواهیم یافت که مصداقها تغییر کرده و حکم مورد نظر بر سر جای خود باقی است و فقط برای مصادیقِ تازه، به احکامِ جدید نیازمند هستیم.
وی بار دیگر توجه بحث را به نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی (ره) جلب کرد و گفت: ایشان از اصطلاحی تحت عنوان مُلک اجتماعی استفاده کردهاند که بعدها با واژه حکومت اجتماعی از آن یاد کردند که بدین معناست که فرمانروایی از آنِ مردم است. ایشان اصطلاح دیگری را نیز مورد استفاده قرار دادهاند و به تفصیل مورد توجه برخی شاگردان نظیر آیت الله مطهری نیز بوده است که همانا "تفکر اجتماعی" است؛ چنان چه علامه میفرمودند ملک اجتماعی متعلق به همه ماست و باید با نظر همگان اداره و تصمیمات گرفته شود و توضیح دادهاند که در قرآن کریم هم باید تدبر اجتماعی داشته باشیم.
این مدرس و پژوهشگر در پایان همچنین اصطلاح اجتهاد اجتماعی را نشأت گرفته از اجتماعی بودن اسلام دانست و خاطرنشان کرد: ما این بحث را در وضعیت مطلوب مطرح میکنیم که وقتی وضعیت خاص و شرایط متغیر باشد، ممکن است دیدگاههای دیگری نیز مطرح گردد.
نقد مشفقانه، دلسوزانه و مصلحانه مرحوم افروغ
همچنین در ابتدای این برنامه به مناسبت درگذشت عماد افروغ مدرس، نویسنده و پژهشگر فلسفه نیز گفتگویی با عبدالرحمن حسنی فر، استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی صورت گرفت.
حسنی فر در این گفتگو به تشریح ویژگیهای فکری مرحوم عماد افروغ پرداخت و گفت: ایشان برههای وارد کنش گری سیاسی شد ولی این کنش گریِ سیاسی استمرار نداشت. عماد افروغ فردی فرزانه خصوصاً در شرایطی که جامعه دچار وضعیتی سخت گرفتار آمده و تشخیص راه درست و نادرست به سختی میسر است بود.
وی افزود: هر یک از ما در رفتارهای اجتماعی و زندگی شخصی یکسری امور را انجام میدهیم و راه درست و نادرست را تشخیص میدهیم ولی در زمینه عمومی، مواضع و رفتارهایی اتخاذ میشود که برای الگو دهی به جامعه حتماً باید صحیح و درست گزینش شود و در این راستا، شخصاً ارادت خاصی به شخص دکتر افروغ داشته و دارم. ایشان برای جامعه ایرانی انسانی مفید و دارای خیر و برکات فراوان بود؛ چنان چه در چند حوزه از برجستگی خاصی برخوردار بود و طبیعتاً مطالعات آکادمیک و دانشگاهی او در شکل دهی شخصیِ علمی مؤثر بود.
حسنی فر ابعاد دیگر شخصیت مرحوم افروغ را نیز در بر دارنده ویژگیهایی خاص برشمرد و تصریح کرد: ایشان حساسیت فوق العاده ای برای جامعه ایران به خصوص در بعد قدرت سیاسی قائل بود؛ قدرتی که در حوزه عمومی خود را نمایان میساخت و شخصاً معتقدم مسئله کانونی و محوریِ دکتر افروغ، قدرت سیاسی بود.
وی با اشاره به نقد مشفقانه، دلسوزانه و مصلحانه ای که مرحوم افروغ سرلوحه کار خود قرار داده بود، تصریح کرد: ایشان از چنین بعدی وارد گفتگوها میشد و همواره معتقد بود اگر حوزه قدرت سیاسی اصلاح شود، حوزه جامعه و مردمی نیز رو به صلاح خواهد گذاشت. از دیگر سو دکتر افروغ در برهه زمانی وارد کنش گری سیاسی شد ولی به دلیل ویژگیهای آن دوران، در عرصه کنش گریِ عملی در حوزه سیاسی استمرار نداشت و میتوان این گونه تعبیر کرد که عموماً در حوزه نظر ورزی وارد شد.
حسنی فر با اشاره به تألیف اخیر عماد افروغ در زمینه «نظر و عمل» گفت: ایشان در دوران دانشجویی استاد راهنمای بنده بودند و در زمینه بحث نظر و عمل دغدغه مند بودند تا دریابند نظر چگونه میتواند به حوزه عمل کمک کند مرحوم افروغ حوزه نظر و عمل را جدا از یکدیگر نمیدانست و همواره نسبت به دوگانههای شکل گرفته در جامعه تاکید داشت و به تعبیری اگر وارد حوزه نظرورزی و انتقاد مصلحانه شد، از جرأت، صداقت، جسارت و توانایی علمی برخوردار بود.
وی ادامه داد: مرحوم افروغ میگفت باید نیاز را از بخش داغ جامعه دریافت کرده و آن را به حوزه فکر و نظر سوق دهیم تا در نهایت موضوعی علمی از آن استخراج کرده و دست به نظرورزی بزنیم.
حسنی فر در بخشی دیگر از سخنان خود در رادیو گفتوگو به دو مفهومِ عدالت محوری و حق طلبی اشاره کرد که در نظریههای دکتر افروغ مستتر بود؛ این دو مفهوم از آموزههای شیعی بر آمده و با تاریخ و فرهنگ ایران زمین سرشته است.
وی خاطرنشان کرد: دکتر افروغ در همین مسیر حرکت کرد که گواه آموزههای اسلامی، قرآنی، شیعی و تعالیم حضرت امیر (ع) میباشد و فرهنگ و تاریخ ایرانی هم در آن برجسته است.
کد خبر 5766265منبع: مهر
کلیدواژه: برنامه رادیویی سوفیا علامه طباطبایی عماد افروغ قرآن کریم ایران قرآن عماد افروغ سازمان تبلیغات اسلامی قران ماه مبارك رمضان انقلاب اسلامی ایران انقلاب آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری مهرواره با نور اصفهان نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی مرحوم افروغ عماد افروغ دکتر افروغ قرار داده مورد نظر کنش گری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۳۳۸۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تأملاتی درباب بومی نبودن نظریهها در میدان جامعهشناسی کشور
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، بیشتر پژوهشهایی که در اجتماع علمی ایران صورت گرفته و میگیرد، مبتنی بردستاوردهای دانشمندان غربی است و این دستآوردها چه در نظریهها و چه در روشها و فنون پژوهشهای تجربی، دارای دقت و اعتبار بالایی هستند.
سیدحسین نبوی (استادیار جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی) در مقالهای به عنوان «بومی نبودن نظریههای غربی و مدرننبودن تفکرات اجتماعی ایرانی و اسلامی» به این موضوع میپردازد که تئوریها و روشها با دقت تقریباً وسواسگونهای توسط دانشمندان و پژوهشگران غربی، ابداع و ساخته و برخی از آنها به وفور در جامعۀ خودشان به کار گرفته میشوند.
* دلایل خطای شناختی در پژوهشهای تجربی جامعهشناختی
به زعم این پژوهشگر مفاهیم و تبیینها و اِسنادهای آن نظریهها، برای جامعهشناسی و پژوهشهای تجربی جامعهشناختی در جامعۀ ایران ممکن است نوعی خطای شناختی شکل بدهد و احتمالا داده است، از آنجا که جامعۀ آمریکا، آلمان، فرانسه و دیگر جوامع غربی که نظریهپردازان در آن زمینه و مبتنی بر آن جوامع، به برساختن نظریههای خود اقدام کردهاند و میکنند.
این استاد جامعهشناسی در ادامه مینویسد؛ به رغم شباهتهای انسانی ما آدمیان، از نظر دین و اعتقادات، از نظر ارزشها و هنجارها و رمزگان تفسیر معنا، از نظر شیوه توزیع قدرت، از نظر کمّوکیف وقایع و رویدادهایی که در دورههای تاریخی گذشته در جوامع آنها روی داده و اثرات و پیامدهای آن باقی است، از نظر رشد و توسعۀ اقتصادی، از نظر محیط طبیعی و جغرافیایی و نیز از نظر برخی عوامل دیگر، با جامعۀ ایران بطور معناداری متفاوت است واین خطای شناختی شکل میگیرد.
نظریههای برساختهشده در جوامع مدرن غربی برای جامعهای که در برخی بخشها کاملا و اساساً متفاوت است، موجب فهم و تبیین اشتباه میشود* عواقب حل مسائل با مفاهیم عاریتی
این پژوهش توضیح میدهد که کاربست نظریههای برساختهشده در جوامع مدرن غربی برای جامعهای که در برخی بخشها کاملا و اساساً متفاوت است، موجب فهم و تبیین اشتباه میشود. گرچه به عنوان جامعهشناس موظف هستیم - به قول گیدنز- به فرازبان جامعهشناسی سخن بگوییم، اما نگرانی این است که اطمینانی نیست که مفاهیم عاریتی، بتوانند شناخت دقیق و صحیحی را برای ما شکل دهند و ما را در حل برخی از مسائلمان، اجتماعی یا فرهنگی بهطور مؤثری یاری دهند.
نبوی ادامه میدهد که احتمالا بسیاری از پژوهشگران مفاهیم و نظریهها را فقط برای هدفی کارفرماپسند یا داورپسند، به کار میگیرند، و به ژرفاندیشی و بازاندیشی در مفاهیم و نظریههای رایج نمیپردازند. تعداد بیشتری از پژوهشگران نیز به علت آشنایی ضعیف با نظریهها، اساساً در موقعیتی نیستند که بتوانند به نقد و بازاندیشی در نظریهها بپردازند.
* زمینهمند نبودن نظریههای جامعهشناختی
به زعم این پژوهشگر خطای شناختی به باور و یقین درستی و صحّت پژوهش انجام گرفته میانجامد و مانع از نقد و بازاندیشی و ساخت نظریهای جدید میشود. بماند از اینکه برخی از پژوهشگران بنا به دلایل اجرایی، فرهنگی یا بخش اقتصادی، حتی همان اصول علمی را در نقدنشدههای مختلف پژوهش خود رعایت نمیکنند.
خطای شناختی به باور و یقین درستی و صحّت پژوهش انجام گرفته میانجامد و مانع از نقد و بازاندیشی و ساخت نظریهای جدید میشودنبوی بیان میکند که زمینهمند نبودن نظریههای جامعهشناختی از دو سو مبدل به مسأله شده است:
نظریههای برساختهشده در جوامع غربی برای کاربست در پژوهشهای بومی، مناسبت کمتری دارند و ممکن است ما را دچار خطای شناختی کنند، اما ما از آن آگاه نیستیم یا اگر آگاه باشیم تلاش جدی برای اصلاح نظریهها و بومیسازی آن آنجام نمیدهیم. نظرهای ساخته وپرداخته شده توسط اندیشمندان بومی به علت ناآشنایی با فرازبان جامعهشناسی، دارای ماهیت جامعهشناختی نیستند و در اجتماع علمی جامعهشناختی به رسمیت شناخته نمیشوند.این پژوهشگر در نهایت اینگونه جمعبندی میکند که در میدان مطالعات جامعهشناسی کشور ما با مسأله و چالشی به نام مفاهیم و نظریههایی که برساختۀ پژوهشگران و جامعهشناسان بومی نیست مواجهایم و این وضعیت، آنقدر عادی و طبیعی شده است که مسألهبودن آن را درنمییابیم. چه بسا بخش قابل ملاحظهای از بحرانها و ابربحرانها، ناشی از سوءمدیریت نباشد و در اثر تشخیص نادرست یا نادقیق که به علت خطای شناختی روی میدهد، شکل گرفته باشد.
انتهای پیام/